حـس‌خـوب💐

 
این متنو با گریه شوق نوشتم.
 
 
_اینبار دلم میخواهد بدون مقدمه بروم سراصل مطلب و از احساس های خوب حرف بزنم.همان احساس های خوبی که تا انسان نباشی نمیتوانی درک کنی.احساس خوب مثل احساس بعد از باران،احساس بعد از خیس شدن های دل بخواهی که چقدر به جانت مزه میکنند...!❄️
میدانی حس خوب یعنی
عطر نارنگی های اول پاییز؛ یا مثلا بوی خاک باران خورده عطر شالیزار های شمال.  عطر کار، عطر انسانیت...! اینها همه یعنی حس خوب حس خوب یعنی بعد از یک پروژه سخت و پیچیده بشینی برای خودت چای دم کنی. از نظر من چای نماد انسانهای عاشق است آنها که به دنیا عشق می ورزند و این یعنی حس خوب!
حس خوب مثل آن معلم هایی که سالی یکبار لبخندش را نمیبینی و امان از وقتی که گوشه لبش از روی لبخند کج میشود... دلت قنج می رود.
حس خوب مثل گل وسط هندوانه، مثل شیرینی کنار چای،مثل سیب زمینی های سرخ کرده، مثل فرو کردن دست در کیسه برنج...!
حس خوب مثل عطر کوچه پس کوچه های شیراز که بوی شعر می دهند، مثل مرور دفترخاطرات، بوی کتاب و کیف نو، مثل گوش دادن به ضربان قلب خودت یا گرفتن نبض دست هایت...!
حس خوب مثل پیدا کردن دوستی که سالهاست ندیده ای...
مثل بغل کردن فرزند دوست صمیمی ات
یا مثلا خوابیدن کنار یک بچه
 
 
این ها همه حس خوب است و من نمیدانم چرا حال مردم شهر خراب است؟ چرا کسی نمیخندد چرا کسی نمیبیند این همه حس خوب را...؟
این همه دویدن برای چه؟ کی وقت میکنند دنیا راببیند؟ دنیا را باید با عشق تماشا کرد جانم.
  • کریمه کریمی

کریمه کاف

گــرافـیسـت🎨

شخصی می‌گفت : "من شانزده سال دارم"
سرنوشت ساز خردمند به او خرده گرفت : "نباید بگویی شانزده سال دارم ، باید بگویی شانزده سال ندارم !"
راستی شما به جای سال‌هایی که دیگر ندارید ، چه دارید ؟
Designed By Erfan Powered by Bayan