وفات حضرت معصومه رو تسلیت می گم.

 
قم سالهاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
 
بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
 
 
حمیدرضا برقعی
 
#وفات_حضرت_معصومه س
#کریمه_اهل_بیت
 
 
حرم حضرت معصومه دعا گوی همتون هستم.
  • کریمه کریمی

حـس‌خـوب💐

 
این متنو با گریه شوق نوشتم.
 
 
_اینبار دلم میخواهد بدون مقدمه بروم سراصل مطلب و از احساس های خوب حرف بزنم.همان احساس های خوبی که تا انسان نباشی نمیتوانی درک کنی.احساس خوب مثل احساس بعد از باران،احساس بعد از خیس شدن های دل بخواهی که چقدر به جانت مزه میکنند...!❄️
میدانی حس خوب یعنی
عطر نارنگی های اول پاییز؛ یا مثلا بوی خاک باران خورده عطر شالیزار های شمال.  عطر کار، عطر انسانیت...! اینها همه یعنی حس خوب حس خوب یعنی بعد از یک پروژه سخت و پیچیده بشینی برای خودت چای دم کنی. از نظر من چای نماد انسانهای عاشق است آنها که به دنیا عشق می ورزند و این یعنی حس خوب!
حس خوب مثل
  • کریمه کریمی

پــایــیز🍁

 
پائیــز ڪه شد..🍁🍂🧡
قلب‌ها تنـدتر تپیـدند،
پلڪ ها مشتـاق‌تـر پـریدند،
قـدم‌ها بلنـدتر بـرداشته شدند!
پائیــز، فصـلِ سـرعت بخشیـدنِ عشـق است؛
فصـلِ رهایی از حالِ گـرفته‌یِ تنهایـی...!!!!
 
#نسرین_هداوندی
 
من خودم اردیبهشت به دنیا اومدم اما پاییزو از همه فصلا 
بیشتر دوست دارم چون پر از خاطره های قشنگه🍁
قبول دارین؟؟
  • کریمه کریمی

سکوت خدا

وقتی داری روزای سختیو می گذرونی و می گی پس خدا کو؟؟؟

یادت باشه استاد همیشه موقع امتحان سکوت می کنه.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

  • کریمه کریمی

امــتحان

سلام 

احوالتون خوبه؟؟

امروز اولین امتحان میان ترمو دادم😅

یه خورده سخت بود ولی خب تموم شد همین الان😊🌸🌸

دعام کنید زیاد 🌷🌷

  • کریمه کریمی

دلــشـکـسـتـن

 

فرشته گفت: 
پس قرارمان این باشد.
هر چه انسان روی زمین انجام داد 
نتیجه اش را ببیند.
خدا گفت: غیر از دل شکستن
که جواب آن را خودم می دهم.

 

حواسمون باشه دل کسی رو نشکنیم😊🌸🌸

  • کریمه کریمی

شاهکار دیگری از دهه نودی ها😀

خدا این پسره چقدر باحاله😂😂😁

  • کریمه کریمی

سریال کره ای

دوستان سلام🌸

کیا سریال کره ای میبینن؟؟

میشه معرفی کنید بهترین سریال کره ای که دیدین چی بوده؟

موندم کدوم سریالارو ببینم😑

  • کریمه کریمی

آموزش مجازی

 

آموزش مجازی فقط اونجا که میگی بچه ها تا ازتون نخواستم پیام نفرستین بعد ۴۰ نفر مینویسن چشم چشم چشم چشم
 بعد میگی بچه ها همین الان گفتم پیام نفرستین بعد ۴۰ نفر مینویسن ببخشید خانم ببخشید خانم ببخشید خانم 

 

با درسا چه می کنید؟؟
رشتتون چیه؟؟

  • کریمه کریمی

داستانی که به دلم نشست

داشتم برگه های دانشجوهامو صحیح میکردم....
یکی از برگه های خالی حواسمو به خودش جلب کرد...
به هیچ کدام از سوال ها جواب نداده بود. ...
فقط زیر سوال آخر نوشته بود: «نه بابام مریض بوده، نه مامانم، همه صحیح و سالمن شکر خدا. تصادف هم نکردم، خواب هم نموندم، اتفاق بدی هم نیفتاده. دیشب تولد عشقم بود. گفتم سنگ تموم بذارم براش. بعد از ظهر یه دورهمی گرفتیم با بچه ها. بزن و برقص. شام هم بردمش نایب و یه کباب و جوجه ترکیبی زدیم. بعد گفت: بریم دربند؟ پوست دست مون از سرما ترک برداشت ولی می ارزید. مخصوصن باقالی و لبوی داغ چرخی های سر میدون. بعدش بهونه کرد بریم امامزاده صالح دعا کنیم به هم برسیم. رفتیم. دیگه تا ببرمش خونه و خودم برگردم این سر تهرون، ساعت شده بود یک شب. راست و حسینی حالش رو نداشتم درس بخونم. یعنی لای جزوتم باز کردما، اما همش یاد قیافش می افتادم وقتی لبو رو مالیده بود رو پک و پوزش. خنده ام می گرفت و حواسم پرت می شد. یهویی هم خوابم برد. بیهوش شدم انگار. حالا نمره هم ندادی، نده. فدا سرت. یه ترم دیگه آوارت میشم نهایتش. فقط خواستم بدونی که بی اهمیتی و این چیزا نبوده. یه وقت ناراحت نشی.»
چند سال بعد، تو یک دانشگاه دیگر از پشت زد روی شانه ام.گفت:
 «اون بیستی که دادی خیلی چسبید»...
 گفتم: «اگه لای برگه ات یه تیکه لبو می پیچیدی برام بهت صد می دادم بچه.»...
 خندید و دست انداخت دور گردنم. گفت: «بچمون هفت ماهشه استاد. باورت میشه؟» ...
عکسش را از روی گوشیش نشانم داد. خندیدم. 
گفت: «این موهات رو کی سفید کردی؟ این شکلی نبودی که.»...
 نشستم روی نیمکت فلزی و سرد حیاط. نشست کنارم. دلم میخواست براش بگویم که یک شبی هم تولد عشق من بود که خودش نبود، دورهمی نبود، نایب نبود، دربند نبود، امامزاده صالح نبود،...... 
فقط سرد بود.....

  • کریمه کریمی

دعاگوی همتون هستم

حرم امام رضا دعا گوی همتون هستم.🌼🌼

 

دعا کنید🙏🙏

  • کریمه کریمی

اسمع...


{🌱💚🌱}
ارباب; 
یعنی می شود آن روز؟
درون تنگنای قبر شانه ام را بگیری 
و تکانم دهی #اسمع #افهم 
#أنا #حسین #بن #علی ♡
رهایش کنید سرو کارش با من است بقیه بروند...

#صلی الله علیک یا ابا عبدالله 🌱

  • کریمه کریمی

کریمه کاف

گــرافـیسـت🎨

شخصی می‌گفت : "من شانزده سال دارم"
سرنوشت ساز خردمند به او خرده گرفت : "نباید بگویی شانزده سال دارم ، باید بگویی شانزده سال ندارم !"
راستی شما به جای سال‌هایی که دیگر ندارید ، چه دارید ؟
Designed By Erfan Powered by Bayan